along A road

+

پنجشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۹ ب.ظ

 

سرد شدم. واقعن سرد. کافیه خیره بشم و فرو برم. کافیه زنگ تفریح های تخیلاتم تنها بمونم و به دیوارها پناه ببرم. شوق در من خاموش شده در خلوتم جایگاهی نداره و همه چیز بی سر و صدا ولی به سرعت در من تمام میشه. یاد کسی با من نیست و هر بار سعی می کنم یادی رو در خاطر داشته باشم نمی تونم چون همه کس به هم شبیه شدند. معنایی نیست و شاید برای به وجودن معناهای تازه تر نیاز به خوانشه زندگی ای دور از انسانها و روابطمونه اما کتاب ها به کندی ورق می خورن. نگران روزهای کوتاه زمستانم. 

 




۹۴/۰۹/۱۲