along A road

سراشپز ایده ها

جمعه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۴۶ ب.ظ

این روزها بیشتر خودمو سرزنش می کنم. شاید بپرسی سرزنش برای چی؟ 

نشستم و دارم خودمو می خورم به خاطر اینکه کجا کم گذاشتم.. کی ها رو خندوندم .. چرا تنها موندم تو 21 سالگی.. چرا ارزوهام هر سال موقع تحویل سال یه شریک برای خوشحالتر بودن بوده؟ .. گریه هام .. دارم صحنه هایی که روبروم نشستی و من تمام توجهم رو بهته رو به یاد میارم .. اونوقت تمرکز می کنم اولین اشک از چشم راستم سرازیر میشه یا چپ

سرگرمیم روزها خوندن همین مطلب های عامیانه و دانستنی های مینیماله. اگه اولین اشک ازچشم چپ بیاد به خاطر غمه. اگه از راست از شوقه و اگه همزمان از دو چشمت اشک بیاد. تو ادم نا امیدی هستی

نمیدونم به خاطر نانوشته هام هم خودمو سرزنش می کنم یا نه.. وقتی افکارم پلاسیده میشه این میاد تو ذهنم که پلاسیدگی اونقدرها هم بد نیست . مثل میوه هایی که اول سرکه میفتن .. شاید هم شرابی بشن که هیچ وقت مزه نکردم

اره الان حس زن خانه داری رو دارم که روی چارپایه ی چوبی اشپزخونه نشسته..شوهرش هست . بچه هاش رسیدگی میخوان. خودش هزار تا حسرت داره.. داره نا امیدی هاشو اشک های چشم چپ و هم راستشو به عطر تازگی و سرکه انداختن تشبیه می کنه. 

سرزنش کلمه ی قدرمندیه. حتی بیشتر از شوهری که توی اتاقه و براش مهم نیستی. سرزنش باعث میشه تو از مغزت کار بکشی به ایده هات برسی. به بچه هات 





۹۶/۰۵/۱۳