Memento-2000
جمعه, ۱۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۶ ب.ظ
یادم هست بچه تر که بودم وقتی کله ام به جایی می خورد و درد می گرفت شروع می کردم برای خودم اسمم را تکرار کردن، اسم پدر و مادر و سن و سالم هم همین طور.. هیچ حدسی نمی زنم که چرا این همه از نداشتن حافظه می ترسیدم! الان فکر مى کنم حافظه تبدیل می شود به چیز دردناکی که روز به روز ضعیف ترت می کند .//
بدترین چیز بازی گرفته شدن است. چیزى که اخر فیلم معلوم مى شود! این را خوب چشیده ام.. از ادم ها باید ترسید باید ازشان فاصله گرفت . باید برای هرکدام پیش خودت چیزی نگه داری. باید حساب شده رفتار کرد.. این ها همیشه ازارم دادند، اما باید رعایتشان کنم شاید ان موقع شبیه شخصیت اصلی داستان حس کنم که توی درستترین مسیر و کنار درست ترین افرادم
۹۴/۰۴/۱۲